RSS

بایگانی برچسب‌ها: جدایی نادر از سیمین

حالا نوبت رای جمع کردن برای «جدایی نادر از سیمین» شد؟

تحول سبزسایت تحول سبز ساعتی پیش در خبری نوشت که : «وب سایت IMDB که معتبرترین سایت در زمینه رتبه بندی فیلمهای تاریخ سینما محسوب می شود، در نظرسنجی از کاربرانش که به صورت مداوم انجام می شود، فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی را در جمع سه فیلم برتر تاریخ سینما در ژانر درام معرفی کرده است.»

از زمان انتشار این خبر و لینک شدن آن در فیس بوک و بالاترین البته فیلم اصغر فرهادی به لطف رای جمع کردن های این چنینی از مقام سوم به مقام نخست راه یافته است.

جدول رده بندی ژانر درام IMBD

نگارنده البته هنوز فیلم «جدایی نادر از سیمین» را ندیده است ولی از قرائن پیداست که فیلم خوبی است، با این حال روشن نیست که این شیوه تبلیغات سایت های سبز برای فیلم اصغر فرهادی چه سودی برای جنبش اعتراضی دارد؟

بگذارید ساده تر بگویم: فیلم اصغر فرهادی صرف نظر از ارزش های سینمایی ش، بهر روی اثری است که در چارچوب سانسور سینمای جمهوری اسلامی ساخته و پخش شده، از قضا پخش کننده هر دو فیلم اخراجی ها 3 و جدایی نادر از سیمین هم یکی هستند، یعنی وقتی صفحه فیس بوک 25 بهمن به جای اخراجی ها مردم را فرا می خواند تا به دیدن فیلم فرهادی بروند در واقع دارد از این جیب به آن جیب می کند، منتهی این پیام در بطن خود یک پیام پنهان سیاسی هم  خواه ناخواه به مخاطب می رساند و آن اینکه بازی در چارچوب جمهوری اسلامی ادامه دارد!

تقاضا از کاربران بالاترین برای رای دادن به این فیلم در سایت IMBD

فرض کنیم که جنبش رادیکالی وجود دارد که (البته دارد منتهی هنوز در عرصه رهبری به جایگاه مورد نظر دست نیافته است) که خواستار درهم کوبیدن ماشین دولتی حاکم است در این صورت این جنبش چه فراخوانی می دهد؟ به جای رای دادن به این یکی کاندیدا یا درخواست برای دیدن آن یکی فیلم، فرمان تحریم کل ساختار فرهنگی- سیاسی- اجتماعی نظامی را می دهد که قابل اصلاح نیست.

اما اگر فرض کنیم که بازی در سطح «گل کوچک» و تغییرات بطئی و کند و هفتصد ساله است در این صورت می توان این بازی را تا ابد ادامه داد: تحریم اخراجی ها، رفتن به سینما و دیدن جدایی نادر از سیمین، این سه شنبه قدم زدن در بلوار کشاورز و آن سه ماه بعدش قدم زدن در پارک ملت و گل چیدن برای میرحسین!

این شیوه رای جمع کردن هم برای سرگرم کردن جماعت و یا سر کار گذاردن آنها بخصوص برای مبارزان اینترنتی چاره ساز است، بعد از رای جمع کردن برای میرحسین موسوی برای رقابت با لیدی گاگا بر سر شخصیت سال مجله تایم که در بالاترین رهنمود داده شد هر کسی با کلک می تواند تا بی نهایت رای بدهد و در نتیجه جماعتی بسیج شدند و چندین شبانه روز هی روی صفحه رای گیری کلیک کردند تا بلکه عکس میرحسین موسوی روی جلد مجله تایم برود و البته دست آخر هم لیدی گاگا برنده این رقابت شد، حالا گویا نوبت به این فیلم رسیده است.

هر چند که به عنوان منتقد سینما ته دلم چندان بدم نمی آید مردم به جای رای دادن اینترنتی به شخصیت سیاسی که نه می توانست و نه می خواست کاری از پیش ببرد، به یک فیلم دارای ارزش های سینمایی رای بدهند ولی به هر روی این شیوه رای دادن دوستان سبز به شیوه تقلب در رقابت موسوی با لیدی گاگا و بدتر از آن تقلب در انتخاباتی که لابد این دوستان به آن معترض بودند شبیه است.

اولا- کاربران سایت IMBD در اغلب موارد فیلم بین و اهل سینما هستند و رای شان جنبه سیاسی ندارد بلکه جنبه هنری دارد، حال اگر ما ملت را بسیج کنیم که بیایید به جدایی نادر از سیمین رای بدهید یعنی ده از  10 بدهید، کار مانند همیشه به استهزا می کشد زیرا اولا این فیلم، یک فیلم مستقل است که در برابر سینمای تجاری هالیوود محلی از اعراب ندارد و ثانیا این تعداد رای ده به یک باره شک برانگیز است آن هم از سوی کاربرانی که همین چند دقیقه پیش عضو شده اند.

ثانیا- رای دادن به فیلم جدایی نادر از سیمین در برابر سایر تولیدات سینمایی ایران که برخی اشاره هایی روشن به وضعیت اجتماعی داشته اند و برخی حتی خط قرمز نقد را هم رد کرده اند (مانند سگ کشی) چه توجیه سیاسی  می تواند داشته باشد؟

ثالثا- رای دادن به فیلمی در این سایت آن هم با این کمیت به چه حرکت عمیقی در جنبش اعتراضی کمک می کند؟ ممکن است فراخوان دادن به دیدن فیلم یا تبلیغ برای فیلم به سود بیشتر برای تهیه کننده کمک کند ولی آیا اینکه جیب تهیه کننده و پخش کننده پر پول تر شود کمکی به جنبش می کند؟ آیا اصغر فرهادی که پنج جایزه و دو دیپلم افتخار از جشنواره فجر برده است با این حمایت می تواند فیلم بعدی ش را در خدمت جنبش بسازد؟ یعنی اصولا چنین کاری در چارچوب سانسور جمهوری اسلامی عملی است؟

متاسفانه به نظر می رسد که گروهی از سایت های سبز با چنین تبلیغاتی که ظاهرا هیچ نفع سیاسی و تاکتیکی در آن برای جنبش وجود ندارد، به گسترش عوام گرایی و به قول عامه جو زدگی طبقه متوسط که تصور می کند حتی سینما رفتن ش هم یک مبارزه حماسی با جناح حاکم است کمک می کنند و از این راه نیز امور خود را رتق و فتق می کنند: سوار شدن بر پشت توده نا آگاه.

 
۱ دیدگاه

نوشته شده توسط در آوریل 3, 2011 در نقد

 

برچسب‌ها: